• وبلاگ : دفتر خاطرات ساحل
  • يادداشت : اي كاش..
  • نظرات : 3 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام ساحل عزيزم

    چرا اپ نميكني

    كجايي تو آخه

    پيشم بيا

    باي

    سلام دوست خوبم!
    مطلب زيبايي بود
    من يه پست جديد گذاشتم
    ممنون ميشم نظر بديد
    بخشي از سخراني دکتر چمران هنگام دفن دکتر شريعتي در دمشق: قسم به عدل و عدالت كه تا روزگاري كه ظلم و ستم بر دوش انسانها سنگيني مي‌كند، تو در فرياد ستمديدگان عليه ستمگران مي‌غرّي و مي‌خروشي
    و قسم به شهادت كه تا وقتي كه فدائيان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا مي‌كنند، تو بر شهادت پاك آنها شاهدي و شهيدي..... بقيه در بلاگ
    موفق پيروز و پايدار باشيد

    سلام ساحل وفادارم

    بابا باوفا كجايي

    من كه مردم از بس سر زدم

    پيشم بيا راستي دست داداش گلت درد نكنه چه وبلاگي واست ساخته ايول

    مواظب ساحل ما باش

    موفق باشي

    راستي من اپم وقت كردي پيشم بيا باي

    آدمها مثل گلهاي يه باغ مي مونن ... هر كدوم يه نوعند ...
    يه عده مثل بنفشه اند ... آروم و سر به زير ...
    يه عده مثل نرگس اند ... يه دونه ريزشون كافيه تا يه سالن رو معطر كنه ...
    يه عده مثل شقايق اند ، نرم و لطيف ...
    يه عده مثل كاكتوسند .. .واي واي واي !! ...
    يه عده مثل گل سرخند و ...
    هر كدوم از گلها هم يه بويي دارن ... يه بوي منحصر به فرد ... حتي اونايي كه يه نوعند هم بوهاشون يكي نيست ...
    يكي نرگسه ولي بوش به خوبي يكي ديگه نيست ...
    يكيش گل سرخه ولي اصلا بو نداره !! ...
    آدمها مثل همين گلها مي مونن ... ولي بوشون از ظاهرشون و يا از نوعشون نيست ... از وجودشونه ... از روحشون ... از شخصيتشون ...
    يكي رو مي بيني در ظاهر آدم خوب و با شخصيتي نشون ميده ولي از اون آدمهاييه كه بدجور مي چزونه !! ...
    ولي يكي ديگه يه ظاهر ساده و معمولي داره ولي آدم شيفته اش ميشه ...
    آدمها رو راحت ميشه از بوشون شناخت ...
    يكي بوي نرگس ميده ... يكي ياس ... يكي گل سرخ ... و يه عده هم كه بو ندارن ...
    ولي يه عده هستند كه بوي خاصي ميدن ... يه بوي منحصر به فرد ... يه بويي كه هيچ كس ديگه اي نداره ... اين آدمها هميشه توي ذهن مي مونن ... خودشون ... شخصيتشون ... و حتي اون بوشون ... وقتي كنارشون ميشيني و شروع ميكنه به حرف زدن و عطر وجودش توي سرت مي پيچه ، يه احساس خوبي بهت دست ميده ...
    مي دونين ... باغ آدمها داره پر از علف ميشه ... پر از گلهاي بد بو و خار دار ... پر از كاكتوس و خرزهره ...
    خوب اين وسط بين اين همه خار و علف هرز وقتي يه نرگس مي بيني كه روي ساقه اش پايداره كلي ذوق مي كني ... و بوش رو هيچ وقت فراموش نمي كني ... هر جا كه ميري و بوي يكي از همين گلها رو حس مي كني مي دوني كه يكي اون جاست كه مثل بقيه علف هرز نيست ... يكي هست كه بوي به خصوصي داره ... بويي كه حالت رو جا مياره ... بهت اميد ميده ... اميد به اينكه هنوز هستند آدمهايي كه شخصيتشون مثل كاكتوس نشده ... خار ندارن ... و وقتي بهشون نزديك ميشي زخمي نمي شي ...
    + داداشي 
     <      1   2